آوینــــــــا عسلیآوینــــــــا عسلی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

✿بهونه زندگی من آوینا✿

عروسی هانی و لیدا جون

1393/4/7 17:58
نویسنده : شقایق
248 بازدید
اشتراک گذاری

دختر عزیزم سلام

عروسکم 5 تیر رفتیم عروسی و کلی خوش گذشت

من که مدتها بود منتظر بودم اما روز موعود  نمیدونم چرا ولی اصلا حوصله نداشتم اما بخاطر شما خودمو جمع و جور میکردم

از صبح به شما گفتم که امشب قراره بریم مراسم نانای نانای و شما هم کلی هیچان داشتی ظهرش که من میخواستم برم ارایشگاه داشتم لباساتو عوض میکردم مدام ازم میپرسیدی نانای نانای و همش منتظر بودی اما متاسفانه من که رفتم ارایشگاه شما رو به مامان جون سپردم شما هم مشغول بازی شدی و نخوابیدی تا ساعت 7 بعدم از دست من 1 لیوان افتاد از خواب با ترس بیدار شدی و افتادی رو گــــــــــــــــــــــــریه ........... به زور لباس تنت کردم موهاتو معمولی بستم و راهی شدیم اولشم که رسیدیم دپرس یه گوشه نشستم یا مشغول دوییدن دنبال شما بودم اما اخر شب به خودم اومدم و بخودم گفتم بجنب که فرصت از دست رفت و دیگه حالا حالا مراسم نداریم و این شد که ان شد و ما شدیم شقایق سابق و زدیم و رقصیدیم دیگه مراسم تموم شده بود من و عمه کیمیا و البته شما ول کن نبودیم خودمون خندمون گرفته بود خجالتچشمک

از شنگول خودم بگم که با دلبریاش و رقصیدنش همه رو مجذوب کرده بود منم برای اینکه دور سالن ندوویی گذاشتمت روی میز و همونجا عرض اندام کردی زبان و مدام فرزانه جون که چون خیلی دوستش داری و صداش میکنی ناناز و صدا میکردی که برات دست بزنه

از یه چیزی خیلی لذت میبرم که هزار ماشالا اعتماد بنفست خوبه و دوست داری وقتی میرقصی همه بهت نگاه کنن اگر کسی متوجه نباشه خودت صداش میکنی فدات شم

فیلمبردار که کلا روی صندلی نشست کنارت و مخصوص از شما فیلم گرفت اخر شبم به همراه عمو سعید رفتی مردونه و اونجا حسابی قر دادی

وقتی همه در خونه عروس جمع شدیم همه به من میگفتن خوب اموزشش دادی قه قهه

 

 

 

 

امیدوارم خوشبختیتون پایدار باشه

پسندها (2)

نظرات (3)

مامانی کسرا
15 تیر 93 22:57
ای خدا ، عروس خانم ، ملوس خانم حریر بادوم... چقدر ناز شده ماشالله خدا حفظش کنه همیشه به شادی و عروسی
شقایق
پاسخ
ممنون سودابه جونمممم فدای مهربونیت عزیزم ایشالا همچنین کسرا عزیز ما
مامان دلنیا
19 تیر 93 9:31
عزیزم تبریک میگم ایشالله خوشبخت بشن. کوچولو چه خوش تیپ شدی خاله.لباست خیلی نازه. ایشالله عروسی خودت دخمل طلای نازم.
شقایق
پاسخ
ممنون خانمی لطف داری ممنون خاله جون مهربوووونم . مرسی عزیزم
مامان سارا
21 تیر 93 9:27
دلم میخواد رقصتو ببینم آوینا جون. ایشالله خوشبخت شن شقایقم.
شقایق
پاسخ
ممنون خاله جون مهربون پس پارتی بگیرید ما رو دعوت کنید ممنون گلم