آوینــــــــا عسلیآوینــــــــا عسلی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

✿بهونه زندگی من آوینا✿

دلنوشته ای از مامان برای آوینای عزیزم (12)

1393/6/25 22:04
نویسنده : شقایق
260 بازدید
اشتراک گذاری

 

ای بوی هر چه گل

 

بوی بهار می شنوم از صدای تو

 

نازکتر از گل است گل گونه های تو

 

ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من

 

ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو

 

ای صورت تو آیه و آیینه خدا

 

حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو

 

صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر

 

آورده ام که فرش کنم زیر پای تو

 

رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام

 

تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو

 

چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود

 

ای پاره ی دلم که بریزم به پای تو

 

امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من

 

فردا عصای خستگی ام شانه های تو

 

در خاک هم دلم به هوای تو می تپد

 

چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو

 

همبازیان خواب تو خیل فرشتگان

 

آواز آسمانیشان لای لای تو

 

بگذار با تو عالم خود را عوض کنم

 

یک لحظه تو به جای من و من به جای تو

 

این حال و عالمی که تو داری برای من

 

دار و ندار و جان و دل من برای تو

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان و بابا
27 شهریور 93 18:35
می خوام یه غنچه باشم میون باغچه باشم برگامو هی وابکنم،ببندم، وقتی که آفتاب می تابه بخندم برم به مهمونی شاپرک ها، قصه بگم برای کفشدوزک ها غنچه اسیر خاکه ، منتظرآفتابه وقتی که تشنه باشه،توآرزوی آبه تقديم به دوست خوبم تو آبي و من غنچه منتظرتما بيا بهم سربزن
شقایق
پاسخ
ممنون عزیزم که به ما سر زدی چشم الان میام