آوینــــــــا عسلیآوینــــــــا عسلی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

✿بهونه زندگی من آوینا✿

اواخر 21 ماهگی

1393/6/2 1:26
نویسنده : شقایق
247 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازگل مامان  یکی یدونه خونمون

شیرین زبون من توی صحبت کردن حسابی بلبل زبونه و همه چی رو خوب و صحیح تلفظ میکنه

تازگیها به محضی که تلفن زنگ میخوره با هیجان تلفنو جواب میدی و خیلی خانم میگی سلام خوبی ؟ مرسی ممون

حسابی کنجکاوی تا صدای بشنوی میگی چی شد ؟ اگر صدای کسی بشنوی میگی این کیه ؟ گاهی هم پشت سر هم سوال میپرسی وقتی هم جواب میدم دوباره و دوباره و دوباره میپرسی

خیلی به کلید و در باز کردن علاقه داری وقتی میخوایم بریم بیرون شما میگی کیید بده و به اصطلاح میخوای در و قفل کنی عزیزدلم و 4 ساعتی ما رو معطل میکنی

دختر کوچولو ما عاشق موش هست توی کتابت تا تصویر موش میبینی کلی ذوق میکنی و دیگه حاضر نیستی صفحه رو عوض کنی

چند روز قبل مشغول تلویزیون نگاه کردن بودیم که توی فیلم پدری فرزند خودش و بغل کرد نمیدونم چرا انقدر برات جالب بود که با تعجب پرسیدی چی شد ؟ منم برات توضیح دادم که بابا دخترشو بغل کرد شما هم فورا گفتی بابا سجاد نیستش الهی فدات شم منم گفتم نه ولی من در خدمتم منو بغل کن بعد هم با هیچان همدیگر و بغل کردیم بعد به محضی که بابا اومد بهش گفتی ببل ( بغل ) یه حس خاصی بود دستاتو باز کردی و با لبخند میگی ببل اون روز تا نیم ساعت نمیتونستم جلو گریم بگیرم نمیدونی چی حس قشنگیه حس داشتن تو

عاشق لاک زدن هستی و هر بار مامان محبوبه میبینی شاکی میشی که چرا لاک نزده !!!!

وقتی حوصلت سر میره میای پیشم و میگی بریم بیرووووت

کفشاتو خودت خیلی راحت پا میکنی خیلی کم پیش میاد اشتباهی پا کنی معمولا درسته

عاشق کشک هستی و من خیلی بابتش خوشحالم

به هندونه بیشتر از هر میوه ای علاقه داری و میگی مانه

و اما من یه مشکلی دارم که  آوینا  وسط  دوست داشتن و لذت بردن یهو استاپ میزنه میترسم در اینده مثل خودم و سجاد نتونه و ندونه چطور از زندگیش لذت ببره کاش بتونم تا کوچولو هستی بهت اموزش بدم کاش بتونی از ثانیه ثانیه های زندگیت لذت ببری دخترم مهم نیست بهترینها رو داشته باشی هنر اینکه که از اون چیزی که داری بهترین استفاده رو بکنی و قدر لحظه های خوش زندگیتو بدونی و به بهترین شکل ممکن از زندگیت لذت ببری فدات شمممم

امروز عروسکت و بغل کردی بهش میگی دوست دارم قربون زبونت برم من وروجک

چند روز قبل با مرضیه که شما بهش میگی مرضی باغ بودیم  من و مرضیه مشغول صحبت بودیم شما اومدی پیشم گفتی دستشویی داری من به مرضیه گفتم شرمنده که زود شما رو ببرم دیگه خودت یاد گرفته بودی مدام تکرار میکردی شرمنده !

خیلی علاقه داری شکلات یا هر چیزی رو تعارف کنی امروز صبح از توی فریزر زرشک برداشتی اوردی میدی به من میگی بفرمایید قربونت برم خیلی زرشک دوست داری

امروز برات آیس پک شکلاتی درست کردم خیلی دوست داشتی تند تند میخوردی و میگفتی مرسی ممون

 

آوینا جونم عاشقتم عزیزترینم به خاطر وجود ارزشمندت 100000 خدا را شکر میکنم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامانی کسرا
3 شهریور 93 19:48
نه اصلا شقایق جان این چه حریفه! اصلا ناراحت نشدم!اتفاقا خیلی گپ و گفت خوبی بود! انشالله که همیشه خوب و خوش باشید و همه چی در زندگیتون ختم به لبخند آوینا جون باشه