رژ لب !!!!!
سلام نفس من
امروز من توی اشپزخونه داشتم ظرف میشستم شما هم توی اتاق خواب مشغول کنجکاوی بودی بعد اومدی که طبق معمول از روی دسته مبل بیای روی پیشخون منم صدات کردم که مثل همیشه بگم برو پایین خطرناکه یهو چشمم به صورتت افتاد که قرمز ه ............ واااااای سر جام میخکوب شدم صدای قلب خودم میشنیدم دوییدم طرف دیدم بله رژلب منه بیچاره رو برداشتی و به کل صورتت کشیدی آی حرص خوردم آی کفرم در اومد اخه خیلی گرون خریده بودم اما شما نابودش کردی !!!!!
فدای سرت شیطونک من فقط نوشتم که یادم بمونه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی