آوینــــــــا عسلیآوینــــــــا عسلی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

✿بهونه زندگی من آوینا✿

خاطراتمان در مدت غیبت

1392/9/15 16:24
نویسنده : شقایق
273 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستای گلمون ما برگشتیم دلمون برای همه مامانا و نی نی نازنینشون تنگ شده بود خیلی حرف برای گفتن دارم اما دستم به نوشتن نمیره یجورایی تنبل شدم

این مدت فرشته دندون به آوینا جونم 2 تا دندون هدیه داده 2 تا دیگه هم در حال بیرون اومدنه اونم با چه دردوسری

راه رفتنش حسابی کامل شده و پا به پای ما راه میاد نفس من

توی غذا خوردن پیشرفتی نداشته و من همچنان درگیرم

واژه های بیشتری میگه

مامان و بابا تکه کلامش شده

دایی

عمه

عمو

سجاد

شبنم

بده

نه

اسب

توپ

آخ

الو

به پارک هم میگی پاک

به هندونه و بادام خیلی علاقه داری

همچنان عاشق حمام رفتن هستی اما چون هوا سرد شده میترسم هر روز ببرمت

دختر نازم یاد گرفته هم گونه هامون ببوسه هم بوس از راه دور بفرسته

عاشق صندلی قرمزت هستی وقتی میخوای سی دی خاله ستاره تماشا کنی بدو بدو صندلیتو از اتاقت میکشی و میاری خلاصه که خیییلی خوردنی شدی نازنینم

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامانی مهسا
15 آذر 92 16:56
سلام عزیزم ماشالله دختر خیلی نازی دارین میخواستم بگم من شما رو لینک کردم اگه دوست دارین باهم تبادل لینک داشته باشیم سلام مامانی مهربون ممنونم شما لطف دارید مرسی که به ما سر زدید با افتخار لینک شدید
مامانی کسرا
16 آذر 92 18:17
ماشالله خانم خانما دلمون واستون تنگ شده بود خانمی ممنون عزیزم شما خیلی به ما لطف دارید فدای دلت خانمی
مامان محمدصدرا
21 آذر 92 9:01
هزارماشاالله ممنون خاله جون مهربونمممم
سارا مامان محمدرضا
26 آذر 92 14:38
خخخخ ای شیطونک. آخه تو چکار داری به سطل آشغال؟ م.رضا هم یه کارایی میکنه چیزای کثیف میکنه دهنش هی باید حرص بخورم. جوجه طلایی رو ببوس. وای از شیطنت نگو که حرصم در اورده عزیزدلم فدای پسر گلم درکت میکنم مامانی ممنونم پسر عزیزم محکم ببوس