برای تک ستاره زندگیم دخترم
نمیخوام بگم تو اولین و تنها طعم شیرین زندگیم بودی اما میخوام بدونی تو طعم
شیرین اولین تجربه های مادر شدنم بودی.....
اولین باری که چشمانم به چشمای درشت و سیاهت توی صورت گل انداخته و پف دارت تلاقی کرد و تا صبح بهت خیره موندم فکر کردم مادر شدن قشنگترین حس دنیاست ...
اولین باری که با صدای گریه ات تو خواب و بیداری از جا پریدم فکر کردم مادر بودن بزرگترین مسءولیت زندگیه...
اولین باری که دستهای کوچولویت رو دور گردنم حلقه کردی و خودتو بین من و پدرت جا کردی فکر کردم بچه یعنی ضلع سوم مثلثی واحد ...
اولین باری که با ناز و ادای دخترونه صورتم رو تو دستت گرفتی فکر کردم هیچوقت از بوسیدن و لوس کردنت خسته نمیشم ...
اولین باری که با کلمه های کوتاه سعی کردی حرف زدن رو تجربه کنی فکر کردم مهمترین کار دنیا رو انجام میدی و حالا این کار مهم همچنان بی وقفه ادامه داره ....
و ..... اولین باری که با لباس چین دار تی تیش مامانی و کفشهای صورتی و کلاه توری ترگل ورگل به اتفاق رفتیم مهمونی فکر کردم
دختر داشتن مثل نگهداری از یک جواهر قیمتی میمونه ... هیچ وقت از مراقب و نگهداریش خسته نمیشی