شلپ شلوپ اب بازی
سلام دختر زیبای من
نازنینم خدا را شکر ترست از حمام خیلی کمتر شده یعنی تقریبا برطرف شده
خیلی خوشحالم که با این ترست کنار اومدی خیلی بابتش غذاب کشیدیم هنوز وقتی یادم به گریه هات میاد اشک تو چشمم میشینه
اما بگم که چطوری این اتفاق فرخنده رخ داد
اول تشکر کنم از دوست عزیزم استادم خانم مدرکی که واقعا بهم کمک کردن و من خیلی خیلی ممنونشونم صبح همون روز که قبلا خدمتتون گفتم باهاشون تماس گرفتم و براشون توضیح دادم که از اون همه ذوق آوینا واسه حمام کارمون به کجا رسیده و خانم مدرکی که دکترا روانشناسی کودکان دارن بهم چند تا توصیه کردن
1 . به هیچ عنوان دیگه به زور نبرمت حمام و باید بهت زمان بدم تا اون خاطره تلخ برات کمرنگ بشه
2. اگر بچه ای در دسترس هست اون حمام بره و آوینا فقط تماشا کنه اگر هم بچه ای نیست از عروسکاش کمک بگیریم
3. حمام براش به صورت بازی باشه و اگر نخواست اصلا براش شامپو و صابون نزنم
خلاصه کار ما شده بود عروسک حمام بردن روزای اول که انقدر وحشت داشت که حتی جلو نمیومد و از توی اتاقش گریه میکرد و منو صدا میکرد مامان بیا منم سریع تعطیل میکردم و میرفتم پیشش بعد کم کم جرات پیدا کرد و از دور نگاه میکرد وقتی میدید با عروسکش توی حمام بازی میکنم و بلند بلند میخندم خندش میگرفت یه روزم عروسکش دادم به خودش براش شامپو و لیف زد و کلی هم ذوق کرد اما کار سخت و بابا سجادی انجام داد چون باعث این ترس شده بود خودش خیلی نگران بود و یه روز آوینا با لباس برد حمام و کلی باهاش اب بازی کرد بعد کم کم لیف و شامپو .......... نمیگم گریه نکرد یکم گریه کرد اما فقط چند ثانیه منم تند برچسب سیندرلا بهش دادم و دور تا دور حمام براش برچسب زدیم و دست و هورا و رقص از اون روزم خودش میاد میگه بریم حمام و من واقعا خوشحالم
ممنونم عزیزدلم
آوینا عسلی تا این لحظه 1 سال و 7 ماه و 28 روز سن دارد