آوینــــــــا عسلیآوینــــــــا عسلی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

✿بهونه زندگی من آوینا✿

عروسکم منو ببخش ......

1392/11/17 14:01
نویسنده : شقایق
310 بازدید
اشتراک گذاری

عروسک زیبای من منو بخاطر تمام بی حوصلگی هام ببخش

ببخش که نمیتونم اونطور که باید مادر باشم گاهی شرایط زندگی برام اون چقدر پیچیده و پر گره میشه که کم میارم و شاکی از زمین و زمان و الهی بمیرم که دیوار از تو کوتاه تر و قلب از تو بزرگتر پیدا نمیکنم فدات شم

عزیزدلم گاهی خوشحالم که از جنس منی چون دختر بودن و به واسطه دختر بودن مادر شدن یه حس خاصی داره که غیر قابل وصفه  ولی دردوسر و بدبختی هم زیاد داره گاهی با خودم میگم کاش از جنس من نبودی کاش ......

اصلا نمیتونم تصورش کنم که شاید خدایی نکرده یه روز تو هم با این مشکلات مواجه بشی اگر چنین شد من چکار کنم چطوری تو رو قانع کنم .......

عزیزترینم مادر که میشی سرت شلوغ میشه یه کاره 24 ساعته در 7 روز هفته ........

هر روز صبح به چشمای درشتت و موهای پر پیچت خیره میشم و از خودم میپرسم واقعا من مامان این دختر زیبا هستم اونوقته که به خودم قول میدم که امروز مامان بهتری باشم

پرنسسم آوینا  وقتی خوابی منم غرق در رویا میشم رویای اینده تو و ارزوهای من مادر

فقط خدا میدونه چقدر برات ارزو دارم

عشقم دنبال واژه ای میگردم که دوست داشتنم رو نسبت به تو که همه وجودمی نفسمی همدم منی خلاصه دلیل بودنم و تحمل این همه روزا و شبای سختمی پیدا کنم اما ناتوانم ......

وقتی به دستای قشنگ نگاه میکنم برای لحظاتی از خودم و دنیا و غافل میشم یادم میره مشکلات چطور دورم گرفته تو نازنین منی دستات گرمی بخش زندگی منه

منو ببخش نازنینم قول میدمممممم مامان خوبی باشم جوری که تو میخوای فقط تو .........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

دریا
27 دی 92 14:38
سلام دوست عزیز...30 دیماه روز تولد یک سالگی رز گل منه اگه میشه یه لطفی بکن و بیا بهش تبریک بگو..خیلی ممنون... چشم عزیزم حتما
سارا مامان محمدرضا
28 دی 92 3:44
وای چه مامان مهربونی داره آوینا عسلی! خوش به حالش! عزیزم خدا نکنه ناراحت باشی. آره درست میگی شقایق جون. کارمون خیلی سخته. آدم کم میاره! منم خیلی وقتا کم میارم. مگه آدم چقدر جون داره. خونه داری.. بچه داری..شوهر داری..و....هزار جور کار دیگه. حالا اینا بماند..مشکلات زندگی که دیگه نگو...ولی به قول معروف چون میگذرد غمی نیست! مرسی خانممم گاهی واقعا کم میارم وای اره همه چی به عهده 1 نفر بودن وحشتناکه ممنون از همدردید دوست خوبم
معصوم/مامان جان جان فاطمه
1 بهمن 92 0:18
سلام شقايق جون يهو اومدم ديدم چي! چند تا پست پشت هم ناز من خوبه . . . عزيزم تو خوبي ديگه گاهي ادم نميتونه همون باشه كه ميخواد ولي خب بايد براي رسيدن بهش خيلي تلاش كرد براي از شير گرفتن هم نترس ، همه چي خودش پيش ميره . . . البته شايد براي من كه فقط اين نعمت رو براي 4 ماه داشتم اين طوري بوده راستي در مورد جيس جيس گفتن فاطمه بايد بگم من زحمتي نكشيدم روزي كه خواستم نمونه ادرار بگيرم اينقدر گفتم مامان جيش جيش و وقتي انجام داد از خوشحالي ذوق زده شدم ديگه ميدونه چي به چيه سلام عزیزدلم بله نمیام نمیام یهو دست پر میام درسته اما گاهی واقعا کم میارم اخه در موردش خیلی خاطره های تلخ شنیدم اخی فدای فاطمه جونم عزیزم بس که دخترمون باهوشه ممنون که به من سر زدی جان جانم و ببوس