آوینــــــــا عسلیآوینــــــــا عسلی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

✿بهونه زندگی من آوینا✿

دلنوشته ای از ترس ......

1392/10/25 10:53
نویسنده : شقایق
425 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها چقدر راحت و آرام تر خوابــــــت می برد گل ناز من .
چند دقیقه ای شیــــــره جانم  را می خوری و بعد چشمانت آرام بسته می شوند !
یک رویای عمیق و شیرین در راه ست ...
و من مسرور از این آرامـــــــش تو ، این به خواب رفتن معصومانه ات .
و نگران و دل غمگین برای خوابِ آن روزهایِ در پیش رویی که این شیره ی جان را ، نداری .
فکر کردنش را صبر ایــــــــوب لازم ست ، چه رســــد به موعد آمدنش ، به انجام دادنش .
کاش تحملــــــــش را داشته باشم ، داشته باشی .
کاش بتوانم ، بتوانی .
نمی دانم .
اصلا شاید بمـــــیرم از غم آن روزها ، از درد فراقش ، از زخم خواستن های تو و اشک و آه امتناع کردن های خودم .
آن روزها را دوست ندارم .
چکـــــار کنم امـــــــــید دل و قلبـــم ؟
 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سارا مامان محمدرضا
28 دی 92 2:30
چه جملات زیبایی! چه مادر مهربانی! فدات عزیزم لطف داری
سارا مامان محمدرضا
28 دی 92 3:46
جمله ها همه از خودت بود؟؟؟؟ چه زیبا و با احساس نوشتی! آفرین خوشمان آمد! ممنون عزیزم